نیــک فان دات کام
دوستان سایتم افتتاح شد سر بزنید ، دوستانی هم که علاقه به نویسندگی در سایت رو دارن باهام تماس بگیرن ، به عنوان یکی از نویسندگان رسمی سایت ثبتشون می کنم ، بخش های قابل فعالیت :
- شعر و داستان کوتاه
- گالری عکس
- اس ام اس
- آرایشی و زیبایی
- اختصصای موبایل
آی دی : nikfun_com
بزرگترین سایت سرگرمی و تفریحی و اطلاع رسانی
انواع فال و طالع بینی
فال حافظ
عکس کودکان شما در سایت نیک فان
http://nikfun.com/gallery-baby
پیام شما به عزیزانتان در پیامستان نیک فان
می تونید تو چت روم یه محیط دوستانه کنار هم درست کنید ، چت روم ایروونی
لینک باکس و افزایش بازدید شما
گروه اینترنتی اطلس + هرشب ایمیل های داغ + قرعه کشی ماهانه
زمزمه مرگ
انگار صدایی می شنوم زمزمه مرگ منه
من نمی خوام زنده باشم جوونی دردو ماتمه
من میرم از پیش شما به شهر خوب قصه ها
می خوام برم پیش خدا گله کنم از آدما
که ای خدای مهربون ببین چی اومد سرمون
رها شدیم از این قفس به قیمت زندگیمون
من نمی خوام زنده باشم جوونی دردوماتمه
می خوا م برم پیش خدا همسفرم سکوتمه
شهوت رفتنم فقط اندیشه ی نفرتمه
مرثیه سر کن واسه من که آخرین هجرتمه
عکس های عاشقانه و زیبا
شعر کسی دیگر ...
کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!!
ومن شمع می سوزم ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند
ومن گریان ونالانم ومن تنهای تنهایم !!!
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد!!!
و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پرجوش خویش اما!!!
کسی حال من تنها نمی پرسد
ومن چون تک درخت زرد پاییزم !!!
که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او
ودیگر هیچی از من نمی ماند!!!
دیشب باز گریه کردم
دیشب باز دلم تنگ تو شد
دیشب باز گریه کردم
دیشب باز شیرین تر از شیرین در عشق بودم، و دیوانه تر از فرهاد در فراق
دیشب باز مجنون لبخند تو شدم و لیلای نگاهت
دیشب همه افسانه های عاشقی در من تبلور یافت
دیشب باز نقاشی کشیدم
نقاشی بودنت را
زیبا بود
نقاشی رفتنت را
تلخ بود
دیشب باز دلم را قربانی کردم
قربانی رؤیای تو
چقدر شیرین است رؤیای تو
خداحافظی
نسیم تبسم تو جاریست
قاصدکها آمده اند
در رقص باد و یاد
سبز
سپید
سرخ...
و این آخرین قاصدک
چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست!
نسیم تبسم تو جاریست
قاصدکها آمده اند
در رقص باد و یاد
سبز
سپید
سرخ...
و این آخرین قاصدک
چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست!
سال نو مبارک
سال نو بر همگان مبـــــــــــارک
امیدوارم همگی سال خوب و خوشی رو شروع کنیم
امیدوارم توی سال 1389 موفقیت از سر و روتون بالا بره
امیدوارم توی سال 1389 به همه خواسته هاتون برسید
امیدوارم توی سال 1389 سلامتی و شادی تمام جونتون و در بر بگیره
جدایی
آغاز جدايي ما همان نگاه اول بود
همان زمان كه در نگاه يكديگر مي خوانديم
كه مبادا روزي ديگر اين چنين
در كنار هم نباشيم
كه مبادا در آينده اي نه چندان دور حسرت داشتن
يك ثانيه از حال را بخوريم
آغاز جدايي ما همان لحظه بود
كه فهميديم بزرگ شده ايم
و آن لحظه آرزو كرديم
كه كاش كوچك مي مانديم
آغاز جدايي ما همان لحظه بود
كه زندگي را فهميديم
كه فهميديم اين قدر هم ساده نيست
و آرزو كرديم كه كاش به دنيا نيامده بوديم
آغاز جداي ما همان لحظه بود
كه فهميديم چيزي شبيه عشق در وجودمان است
و فهميديم كه عشق جدايي مي آفريند
آغاز جدايي ما همان لحظه بود
كه دنيا آنقدر برايمان كوچك شد
كه فهميديم جز ما كسي در آن نيست
آغاز جدايي ما همان روز بود
انتظار
حس خوب با تو بودن دیگه با من آشنا نیست
شعر خوب از تو خوندن دیگه لالایی من نیست
من همونم که یه روزی واسه چشمات خونه ساختم
واسه بوسیدن دستات همه زندگیمو باختم
توی رود خونه ی قلبت قایق من رفتنی بود
کاش از اول می دونستم قایقم شکستنی بود
واسه درد صد تا عاشق زیر پنجرت می خوندم
توی هر شهری که بودی من مسافرت می موندم
اگه بارونی نباشه واسه ریشه ی درختم
تو نیاز تو می موندم تا بباری روی بختم
قامت خوب و قشنگت شده درمون تب من
سفرت بی انتها بود واسه قصه ی شب من
چیز تازه ای ندارم که به پای تو بریزم
دست خوب مهربونی یاورت باشه عزیزم
رفتم ...
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی به جز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
رفتم که داغ بوسه پر حسرت تو را
با اشک های دیده ز لب شستشو دهم
رفتم که نا تمام بمانم در این سرود
رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم
رفتم مگو مگو که چرا رفت ننگ بود
عشق من و نیاز تنو و سوز و ساز ما
از پرده خموشی و ظلمت چو نور صبح
بیرون فتاده بود به یکباره راز ما
رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم
در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان
فارغ شوم ز کشمکش و جنگ و زندگی
من از دو چشم روشن و گریان گریختم
از بستر وصال به آغوش سرد هجر
آزرده از ملامت وجدان گریختم
ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز
دیگر سراغ شعله آتش ز من مگیر
می خواستم شعله شوم سرکشی کنم
مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر
روحی مشوشم که شبی بی خبر ز خویش
در دامن سکوت به تلخی گریستم
نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
کارت پستال های غمگین
برای دیدن کارت پستال ها به ادامه مطلب بروید ...
منبع کارت پستال های عاشقانه ، شعرها و عکس های عاشقانه کلیک کنید
کارت پستال های عاشقانه و زیبا (15 اسفند)
برای دیدن کارت پستال های به ادامه مطلب بروید ...
منبع کارت پستال های عاشقانه ، شعرها و عکس های عاشقانه کلیک کنید
عاشق
تو رو تو گریه می بوسم ، تو رو که غرق لبخندی
رو این حالی که من دارم ، چرا چشماتو می بندی
بذار این آخرین روز رو تمام باورت باشم
بذار فردا تو این خونه ، تو آغوش تو پیدا شم
نمی دونی کنار تو چه حالی داره بیداری
بذار باور کنم امشب ، تو هم حال منو داری
نمی دونی چه آشوبم از این آرامش خونه
از این رویای شیرینی که می دونم نمی مونه
چه قدر این حس من خوبه ، همین که از تو می میرم
همین که هر نفس امشب ، هوامو از تو می گیرم